گیتاگیتا، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

گیتاجون

تقویم گیتا

سلام گلم این تقویمو بابایی زحمت کشیده واسه دخملی آماده کرده سال خوبی داشته باشی ...
29 اسفند 1393

ساعات پایانی سال 93

سلام دخترکم. امسال گذشت. فقط چند ساعت مونده تا یک سال دیگه شروع بشه... سال 93 سالی که یه جورایی عجیب بود... تلخ و شیرین های زندگی من کنار هم بودن با فاصله کم. پوریای عزیزم رفت و یک فرشته با فاصله ی 16 روز آمد. خدا بزرگیشو ثابت میکنه... اگه تو نبودی به ما چه میگذشت... پوریا جاش تا ابد بین ما خالیه. هیچی هم جاشو پر نمیکنه. اما وجود تو یه روزنه بود تا به همه بگه امید هست و زندگی هم ادامه داره. خدا رو شکر میکنم بخاطر همه داده ها و نداده هاش. امیدوارم سالی که شروع میشه برای همه آدم ها پر از برکت و امید و عشق و صلح باشه. هیچکس از زندگی خسته نشه و همه سالم و شاد باشن... خدا همه رفتگان رو رحمت کنه و سایه تمام پدرا و مادرا ...
29 اسفند 1393

آخرین روزهای سال 93

سلام دخترم گیتا جان روز سه شنبه یه آزمایش خون برای تشخیص کم خونی و ... انجام دادی. متاسفانه خانومی که ازت خون میگرفت کارشو درست انجام ندادو سه مرتبه دست خوشکلتو سوراخ کرد من که دیگه نمیتونستم درد کشیدنتو ببینم. حسابی ریختم به هم. گفتم نمیخواد آزمایش بدی... اما بابایی اصرار کرد البته همش واسه اطمینان از سلامتی تو بود. خلاصه منو برد توی ماشین و خودش تو رو برد و این دفعه موفقیت حاصل شد. اما تو خیلی غصه خوردی مامانم...     آثار برجای مانده: خوب عزیزم امید وارم دیگه ناراحتی و دردتو نبینم. اینم بهت بگم که یه هفته ای میشه من سرما خوردم و همش ترس اینکه مبادا تو هم سرما بخوری توی وجودمه... امروز احساس میکنم...
28 اسفند 1393

سالی که تو نیستی همون بهتر که کهنه بمونه

دلم گرفته لحظه هایی هست که نبودن کسی بدجور دلتو میسوزونه بد جور هوای باهم بودن های قدیم رو میکنی صداش تو گوشته وقتی صدات میکرد... دلتنگ لحظه هایی میشی که پر از خاطرات خوبه اما صد افسوس که در سالی که میاد اون یه نفر دیگه نیست... نزدیک هفت ماهه که پوریا نیست... هفت سال گذشته انگار خاطرات عید های گذشته رو مرور میکنم واقعا چقدر سال تحویل امسال دلگیر خواهد بود...   پارسال عید خونه ما: همه با همیم گیتا هم توی دل منه... ...
22 اسفند 1393

واکسن 6 ماهگی گیتا جونی

سلام گیتای من عزیز دلم امروز با ترس و لرز رفتیم مرکز بهداشت و شما واکسن 6 ماهگیتو زدی ... ساعت حدود 12 بو و الان بیشتر از 4 ساعت میگذره... یه کم بی تابیات شروع شده. از خدا میخوام اذیت نشی و درد نکشی مامانی. دیروز به اتفاق خاله یاسی و بابایی رفتیم یه آتلیه جدید رو امتحان کردیم!!! شنیده بودم خانواده کلاه قرمزی هستن و میتونی باهاشون عکس بگیری!! اما اونطور که فکر میکردم نبود. در کل خوب بود و خانوم عکاس مهربون ازت چندتا عکس گرفت: منم از پشت صحنه عکاسی و فیلم برداری کردم که 2 تا از عکسا رو میزارم...     بابایی واسه تو نقش تکیه گاه و منو یاسی جون نقش گروه سرود: واسه جلب نظر شما...    ...
21 اسفند 1393

گیتای من 6 ماهشه!

سلام دختر مهربون مامانی امیدوارم حالت خوب باشه و الان که 6 ماه از زمینی شدنت میگذره از ما راضی باشی دختر خوبم خدا رو شکر میکنم برای بودنت. برای لبخندهای نازت  و برای همه چیز.... خدایا شکرت عزیز دلم از چند روز گذشته میگم برات:  خاله زهرا دوستم پسر کوچولوش به دنیا اومده و اسمشم محمد صالح هست. سالم و ناز   دوم: جمعه گذشته رفتیم مزرعمون و درخت کوچولوی بادومی رو دیدیم که در اولین سال عمرش شکوفه داده بود و ما این موضوعو به فال نیک گرفتیم و درخت رسما تقدیم به شما شد:!!   با داریوش کلی دوستی و بازی میکنین:     قربون تفاهمتون برم عشقای من اولین حضور در ...
16 اسفند 1393

امسال به پایان نزدیکه...

دختر گلم سلام گیتا کوچولو مامانتو ببخش که دیر دیر میاد. خیلی گرفتارم. تو هم که خیلی وابسته شدی و... بماند دیروز ظهر بعد از حدود یک ساعت که خوابیدی با اختناق شدید بیدار شدی . خیلی ناراحت شدم فکر میکنم سرما خوردی. امروزم یکمی تب کردی و آبریزش بینی داشتی. جمعه بود و دکتر هم نیست!! البته عصر خیلی حالت بهتر بود خدارو شکر. از وضع غذاییت بگم که چند روزی بود که اصلا غذا نمیخوردی و هرچی بهت میدادم رو تف میکردی. 2روزه بهتری و صبح و ظهر و شب غذای کودک غنچه میخوری. در بین هم سیب زمینی و زرده تخم مرغ ولعاب برنج و سوپ مامان گیتی پز میل میکنی البته خیلی کم!!! شیشه هم که نمیگیری و اساسی مشکل داریم سر این موضوع. جدیدا فهمیدیم به خرید ف...
1 اسفند 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گیتاجون می باشد